خون نمك زندگيه!

ساخت وبلاگ

بهش مي گم امروز بوي خون مياد. با يه استيكر قهقهه برام نوشته خون نمك زندگيه! مي خندم و به جمله قبلي كه برام نوشته فك مي كنم. برام نوشته بود: "تو يك از قوي ترين آدم هايي هستي كه من مي شناسم و تا حالا نديدم از پس چيزي بر نياي . ميدوني كه از ته دلم مي گم امروزم خوب مي گذروني."

به گذشته فك مي كنم و به حال. راست مي گه من آدم ضعيفي نيستم اما تو اين چند سال آدمايي ديدم كه تو دكون هيچ عطاري پيدا نميشن. كسايي كه حيف واژه آدم كه بهشون اطلاق بشه و بهتره فقط بهشون گفت موجودات زنده كه حتي حيفه تو رده لاشخور و كفتار قرار بگيرن. اونا طبيعتشونه ولي اينا چي واقعا؟! موجودات دو رو و دور رنگي كه حتي حيفه سلام كه بهشون بدي. كسايي كه من ديدم موجوداتي هستن كه دنباله جاي خودشون تو اين دنيا نيستن بلكه دنبال گرفتن جاي تو هستن و با آه و حسرت فك مي كنن تو خوشبختي و اونا حقشون ضايع شده در حالي كه اين ظاهر ماجراست.

راستش تو اين مدت دو رنگيا ودو رويي ها و خيانت هايي ديدم كه به عقل جنم نمي رسه و چقدر من غمگينم كه تو همچنين دنيايي با همچين كفشخورايي دارم زندگي مي كنم. كسايي كه دوستي حاليشون نيست و معرفت براشون فقط يه واژه اس.

كربن: خسته ام از آدم نماهاي كفشخور (كفتار+لاشخور)

كربن: اين يه بيانيه نيست و مخاطب خاصي تو اين وبلاگ نداره چون اين دنياي ديگه منه . منتهي دله پري داشتم اومدم بنويسم شايد يه نفسي وا شه هر چند از اون چشم هاي نامحرم، نامحرم ترينش متاسفانه آدرس اينجا رو داره و اميدوارم خدا همه حسادت و حسرت و خود كم بيني وجودشو ازش دور كنه بلكه كمتر چشم طمع به جايگاه و خوشي مردم داشته باشه. آمين

دوده...
ما را در سایت دوده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dodeha بازدید : 105 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 14:48