دوده

متن مرتبط با «در آغوش باد نيلا كاربر انجمن» در سایت دوده نوشته شده است

يخ در جهنم

  • پنجره بازه، هوا يخ در بهشتيه. دوست دارم تو سكوت محض بشينم و يه حبه انگور بذارم تو دهنم و از شنيدن صداي تركيدن زير دندونام لذت ببرم. سرم سنگينه و دركي از زمان و مكان ندارم. ديگه ذوقي براي موزيك ام ندارم. تمام مدت به اين فك مي كنم كه چجوري ذهنمو ببندم., ...ادامه مطلب

  • فرياد در سكوت

  • زير چشم هايم سايه انداخته. خسته ام. به الف هاي سركشي نگاه مي كنم كه روي كاغذ رژه مي روند. اين كلمات در هم پيچيده كه بر روي كاغذ كش امده اند مثه دقايق عمر من مي مانند. پر فراز و نشيب. گاه زيبا و گاه در قهقرا... زير چشم هايم سايه انداخته، خسته ام. كاج مطبق زيبايي همسايه ام بود. اين روزها دارد خشك مي , ...ادامه مطلب

  • سر درد

  • سرم درد میکنه، تو تاکسی بغل دست راننده نشسته ام که یهو ماشینو می‌کشه بغل و تو گوشم داد میزنه تا مقدم بیشتر نمی رم. اون مسافره میگه نه و منم چشم چپمو جمع می کنم. انگار صداش از وسط مردمک چشمم زد بیرون. تو هوا به این خوبی بخاری زده، دارم بالا می‌یارم سرم درد میکنه، سخنران اول بعد ۴۵ دقیقه از رو سن میاد, ...ادامه مطلب

  • دردی در گذشته شخم میخورد

  • از هر اتاق که به اتاقی دیگر قدم میگذارم دردی در گذشته شخم می خورد. در تک تک طاقچه ها، درهای قدیمی، پستو ها و حتی سنگفرش های حیاط... . قلبم هی تند و تندتر میزند. خاطرات محاصره ام کرده اند. تنها نیستم. خودم را کنترل میکنم. کسی رویدادی از آن خانه روایت می کند. برای من خاطره اسن. حاطره ای مرگ زده، خاطره, ...ادامه مطلب

  • هوا يخ در بهشتي است ...

  • هوا يخ در بهشتي است. باران زيبايي مي بارد و من هر لحظه بيشتر دلم مي خواهد به جاي رفتن به محل كار، قدم زنان، هدفون در گوش، با موسيقي ملايمي راه يك جاي دنج را در پيش گيرم و آنقدر پياده بروم تا خسته شوم. با در جايي سبز در تابي بشينم و تاب بخورم و باران به صورتم بزند. دلم خنكي باران مي خواهد. درونم اتش , ...ادامه مطلب

  • در آغوش باد

  • ستاره ای چشمک میزند، آرزو می کنم. کاش باران ببارد.  کاش من بتونم با باد سفر کنم. کاش الان یک قاصدک بودم و با این نسیمی که می وزد بر فراز شهر پرواز می کردم. رهیدن در باد، غوطه ور شدن در آغوش باد، چقدر دوست داشتنی به نظر می رسد. ابرها مثل این روزهای من خسته و تکه پاره به نظر می رسد و آسمان زیر سایه مهتاب درخشش عجیبی پیدا کرده. مثل آرامش قبل از طوفان. چقدر خوابم می آید... کربن: امروز خیلی خسته ام اما دوست دارم از جلسه کاردرمانی برایتان بنویسم. من در تمام مراحل درمانی خواهرم با او همراه هستم و همین موضوع باعث شده هفته ای چند روز را با بچه هایی که مشکلات حرکتی یا مع,در آغوش باد,در آغوش باد نیلا,در آغوش باد 98ia,در آغوش باد نيلا كاربر انجمن,در آغوش باد رمان,در آغوش باد برای موبایل,برگهايي در آغوش باد,برگهایی در آغوش باد,رمان در اغوش باد نیلا,رمان در آغوش باد از نیلا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها